بازی جدید ملورین
دیروز یه بازی جدید یاد گرفتی حسابی من رو دچار دلهره کردی . چشمام از حدقه زده بودبیرون رفتی تواتاق خواب ما، ازتخت رفتی بالاومنم زود اومدم کنارت که نیوفتی پایین. داشتی بازی می کردی که یکدفعه به پشت ولو شدی واز اینجا جرقه این بازی زده شد. از اونجا که این اتفاق به کامت خوش اومده بود تند تند خودت رو ولووووووووومی کردی رو تخت اما.... بله اما فرق نمی کردبه کدوم سمت.لبه تخت پشت به زمین ،پشت به دیوار...وای که اگه حواسم نبود از پشت می خواستی به سمت زمین ولو شی مثل شیرجه از پشت. دیگه تا غروب این کاررو می کردی هر جا میشد . داشتم تماشامی کردم که یکدفعه بووووووووووووم،خودت رو روزمین ولووووووووو کردی ...