پرنسس ووزن گیری
سلام به مروارید کوچولوی مامان وباباجون
دیشب همه خونمون بودن خاله مریم ،برسام،مامان بزرگ هم اومده بود وکلی النگوهای فانتزی واست خریده بود.حدودای ساعت دوازده هم همه رفتن.کلی بهت خوش گذشت.این اواخر بیشتر با بقیه انس می گیری وکمتر بهونه من.
امروز صبح که بیدار شدیم چون دیر شده بود ،سریع آماده شدیم و گرفتیم وپیش به سوی مطب خانم دکتر شاپوریان .
آخه شما رو باید واسه اندازه گیری قدووزن می بردم .وقتی رسیدیم یک نفر داخل بود ونوبت بعدی هم مابودیم .
هواخیلی گرم بود ولپ های شما سرخ شده بود وکلی عرق کرده بودی.
نوبت ما که شد داخل رفتیم شماهم مثل یه دسته گل آروم اجازه دادی خانم دکترمعاینه ات کنه وقدووزنت روبگیرن .
سه ،چهارسانت قدت بلند شده بود ،دورسرت خیلی کم، وزنت هم نیم کیلو از 45روز پیش تغییرکرده بود.
آخه وروجک نمی دونم چیکارکنم ،وزنگیریت بهتر بشه.
فردا باید بریم واسه آزمایش خون،که مطمئن بشیم که کبد شما مشکلی نداشته باشه، البته دفعه قبل که مشکلی نبود اینم واسه اطمینان بیشتره ؛
بابا که ظهر ازسرکار برمی گرده اما ماباید صبح بریم نمی دونم چیکار کنم آخه من که دل ندارم ببینم ازت خون می گیرن.اشالا بخیر می گذره،دختر گلم.
دوستت داریم پرنسس کوچولو