ملورینملورین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
ملورینملورین، تا این لحظه: 8 ماه و 2 روز سن داره

*مادرانه*حس مادرنوشتنش سخت است!*

آتلیه: دوسالگی

سلام گوگولی مامان دختر قشنگم چون مامان خیلی مشغله داره(یک سر وهوارتا سودا ) والانم تعطیلات میان ترمه تونستم بلاخره بیـــــــــــــــــــــــــــــــــام وعکسات رو بزارم. چون که خیلی باب اسفنجی رو دوست داری تم عکست این شد. وقتی بهت میگیم اسمت چیه ؟ میگی: ملورین اختاپو سیان     اینجا همش گل ها رو می ریختی هوا آتر یه تبلت گذاشتیم جلوت تا موفق شدیم. تصویر خود گویاست بر........ در اینجا هم همش در حال رفتن به داخل و بیرون شاید سی بار عکس گرفتن. این عکس هم از بین عکسی که با من و بابا انداختی تونستیم جدا کنیم .میدونی که!!! چندتایی هم عکس خا...
19 بهمن 1393

93/6/8مهمونی به مناسبت تولدت

دیشب  به افتخار دومین سال تولدت یه مهمونی خودمونی گرفتیم.تا وقتی همه بیان تقریبا ساعت 9 شما بودی، بیدار هم که شدی گریه می کردی اما تا صدای برسام رو شنیدی کلی ذوق کردی. اول شام رو که از بیرون سفارش داده بودیم خوردیم. شما وبرسام هم حسابی بازی و ،ورجه وورجه کردین،از اونجایی که برسام میدونست تولده گیر داد که می خوام منم کیک رو آوردم اما اول شما وبرسام سر اینکه تولد کیه (بیشتر هم شما)جروبحث می کردین . برسام که عاشق فوت کردن ،مجال نمی داد شما شمها رو فوت کنی که من چند بار مجبور به روشن کردن شمع ها شدم.بعد از خوردن کیک ،دیگه شما دست از سر من برنمی داشتی ومیگفتی تولدت مبارک رو خراب کردی وگریه می کردی . منظورت هم این بود که ش...
9 شهريور 1393

سالروز تولد2سالگی

بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخک ميگن کهنه نمي شه تولدت مبارک تو اين روز طلايي تو اومدي به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از اسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن يکي به نيت تو يکي از طرف من الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم به خاطر و جودت به افتخار بودن تو اين روز پر از عشق تو با خنده شکفتي با يه گريه ي ساده به دنيا بله گفتي ببين تو اسمونا پر از نور و پرندس تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس تا تو هستي و چشمات بهونه س واسه خوندن همين شعر و ترانه تو دنياي ما زندس واسه تولد تو باي...
8 شهريور 1393

تولدکفشدوزکی ملورین

    سلام شیرینتر از عسلم   دختر نازو خوش گل و دلبرم   اولا جای گله نیست که چرا چند وقته نمی نویسم .دلیلش رو درادامه می فهمی . عزیز مامان که هرروز شیرین تر ونازو بانمک تر میشی ومن وبابایی هم از این لطف خدا که شمارو به ما هدیه کرد بسیار شکرگذاریم . میدونی مامانی این چند وقته بعد از جریان اسباب کشی واتفاقاتی که افتاد وبعد هم رفتیم مسافرت که حال وهوامون عوض بشه وبعد از مسافرت هم یه یک هفته مریض بودی،به همین خاطر جشن تولدت رو با 3هفته تاخیر جمعه92/6/29برگزار کردیم . مهمونا تقریبا از ساعت 3/5 اومدن و جشن هم رفته رفته به اوج خودش رسید . نمی دونی چقدر استرس داشتم .همش می خواستم ک...
2 مهر 1392

تولدت مبارک زیباترینم

دنیا صدای گریه کودکی را شنید که امروز تنها بهانه برای خندیدن من است... امروز را با هم لبخند می زنیم   8شهریور1391 یه فرشته کوچولوی مهربون به دنیا اومد که الان همه دنیای منه ،  الهی جاده زندگیت هموار، آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد عزیزم امروز قشنگ ترین روز زندگیمه سالروز میلادت را تبریک میگم دختر قشنگم . . .                 ...
8 شهريور 1392
1