ملورینملورین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
ملورینملورین، تا این لحظه: 8 ماه و 19 روز سن داره

*مادرانه*حس مادرنوشتنش سخت است!*

خدا حافظ تو بود عزیزم

1392/5/13 22:23
نویسنده : مامان تهمینه
217 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر شیرین ترازعسلم

این چند وقت نتونستم واسه شمادختر گلم بنویسم .

آخه مامانی یه اتفاقاتی افتاد که خدا خیلی دوستمون داشت.

چند روزی بودکه خاله مریم زنگ می زد بریم خونشون ومن کار داشتم ونشود که بریم خلاصه دوشنبه نزدیکی های ظهر بود منم سینک ظرف شویی روحسابی ضدعفونی کرده بودم وشما رو داخلش گذاشته بودم که آب بازی کنی که خاله مریم زنگ زد بریم خونه اشون.

منم شما رو خشک کردم آماده شدیم.زنگ زدم آژانس ورفتیم.

غروب هم با خاله مریم رفتیم پیاده روی شب هم شما باکلی شیطنت خوابیدی.

ساعت یک شب بود ومنم توخواب وبیداری که، موبایلم زنگ خورد .

بابایی بود. فکر کردم داره میره سرکار وخواسته ببینه خوابیم یا بیدار،جواب دادم دیدم بابا میگه که کابینت های آشپزخونه همه اش ریخته پایین .باورم نشد ،باز تکرار کرد،وحشت کردم فقط به این فکرکردم اگه تو اونجا بودی چی میشد.اگه صبح که من وشما داشتیم آب بازی می کردیم می ریخت ،چه کار می کردیم .

دیر وقت بود ومنم اعصابم بهم ریخته بود آخه کابینت واسه چی باید بریزه .

بیشتر هم  خدارو شکرمی کردم که شما اونجا نبودی.دیگه با هزار فکروخیال خوابیدم وفردای اون روز 8مرداد که شهادت حضرت علی بودوعمو محمدهم تعطیل بودوبه اتفاق خاله، رفتیم خونه.بابا نبود رفته بود دنبال خونه تواین آژانس املاکی ها.

باورم نمی شد عمق فاجعه انقدر بود که بابا دنبال خونه بود؟

یکم دم در معطل شدیم دیدیم بابا اومد؛وقتی رفتیم داخل خونه ،تازه فهمیدم چی شده.

همه چیز بهم ریخته بود.همه چی داغون شده بود هیچی سالم نبود،من از همون اول به صاحبخونه گفته بودم کابینت کجه ،اما گفته بود اون از اول همون جوری بوده ،خوب ماهم گفتیم حتما چیز مهمی نیست.

بلاخره همین کابینت کج کاردستمون داد.کلی خسارت دیدیم.همه چیز فدای سرت اگه روتومی ریخت چی،کابینت ساز ه با دستور صاحب خونه حسابی به قولی از کارزده بود تا ارزون تموم بشه ...

امانمی دونم فکر نکردن ممکنه به چه قیمتی تموم بشه!!!!!!!

اگه بلایی سرت میومد من وبابا مهران چیکار می کردیم.همسایه ها گفتن ما فکر کردیم بمب بود.حتی اومده بودن بیرون وهمه جاروگشته بودن.

تازه صاحبخونه طلبکار هم بود .ماکه بیخیال خسارت شدیم همش فدای یه تار موی توجگرگوشه ی ما.

نمی دونی روحیه ام خیلی خرابه .تواین گیرودار چهارشنبهشما هم تب کرده بودی .رفتیم بیمارستان نیکان خداروشکرتا فرداش شمابا استامینوفن تبت قطع شد البته حال عمومیت خوب بود.

تازه امروز ظهر هم خوابوندمت تو اتاق پایین تخت  باباهم داخل روی تخت خواب بود.

گفتم برم یه چیزی بخورم وکمی استراحت کنم که یک دفعه یه صدای وحشتناکی اومد .

دوییدم تو اتاق ودیدم شما روزمین ولویی ویه میز دکوری داشتیم که اونم شکسته وشیشه اش افتاده رودست شما ،تکون نمی خوردی انگار که شوکه شدی ،وقتی دیدم فقط زدم توصورتم ومیگفتم مهران بچه ام ،بعدازچندثانیه به خودم اومدم ودوییدم بغلت کردم .

خداروشکرچیزیت نشده بود.بابا خیلی ناراحت بود .

دخترک شیطون یواشکی بیدارشدی وبی سروصدارفته بودی سراغ میز.

 بعضی ها هم که هروقت کارشون لنگه زنگ می زنن .بااینکه راجب این قضیه اطلاع داشتن ،حتی زنگ نزدن حال شمارو بپرسن.

روحیه ام ریخته بهم.خونه درهم وبرهمه، گرچه الان یه خونه جدید گرفتیم ،که خیلی هم قشنگه.اما هنوز نقل مکان نکردیم.

تازه داشتم خودمون روواسه تولد شما یواش یواش آماده می کردیم .اما بهت قول می دم بعداز اینکه کاراروبه راه شد،همون روز تولدت یا اگه نشد چندوقت بعد حتما جشن تولدت رو می گیرم.

خوب خیلی ناراحت کننده بود .ولی هرچی بود گذشت.خدایا شکرت.

 

واسه اینکه حال وهوامون عوض بشه این عکس هارو واست می زارم.

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

اینجا شما دوتا وروجک نشستین و منم باکنترل توخونه می چرخونمتون 

ملورین وبرسام وماشین بازی

کارمن اینجا اینه که شمارو هل بدم وواستون بخونم

تاب تاب عباسی خدامن رو نندازی

اگه خواستی بندازی یواش یواش بندازی

توبغل مامانم بندازی

ملورین وبرسام وتاب تاب عباسی

اینم از روروئک نوردی شما .اولین باره که می خوای ازش بری بالا

بالا رفتن از روروئک

همش دلت می خواد اینطوری بخوابیآخه عزیزم نفست می گیره.

مدل خوابیدن جدید

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

mamane radin
14 مرداد 92 16:22
tahmine joon khodaro 1000 martabe shokr ke bekhear gozasht vaghan khoda dosetoon dashteee
khealii khosh hal shodam belakhare khone peada kardii
eshgalii nadare in roza ham migzaree valii khealii khobe ke adam atrafiyanesho mishnaseeee


مرسی دوست خوبم که به یادمی.اشالا واسه شماهم شادی باشه